.: ايستاده ام











Dec 25, 2006

ايستاده ام

هنوز از پا نیافتاده ام ایستاده ام روی دو پا فقط سایه ای گه گاهی روی زمین میافتد روی زمین کشیده میشود روی زمین قل می خورد روی زمین ...... بی گناهم ولی پیچ می خورد دور گردنم طنابی اما من هنوز ایستاده ام سر پا ........

<<غزاله>>

8 Comments:

Anonymous Anonymous said...

و تو يك خواب ي در گردش بيچاره روز

December 25, 2006 at 3:36 AM  
Blogger Cello said...

par bar ja va istade mibayest bud...
darmani nist ama ...chareh ee joz in nist ...

December 25, 2006 at 8:51 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام برادرم...
برادر نداشته ام...
برادر خوب خاطره هاي ناب...
كه هر روز دوريت غربت هزار خاطره است....
ايستاده اي مي دانم...
من عاشق ايستادگيت هستم....
عاشق روزهاي ماندن...
كنار هم...
كنار رودخانه سرد خاطرات....
با بخار آب و دود سيگار....
برادر نداشته ام....
ببخش كه كيك تولدت را سهيم نشدم....
كه بين دردهاي بيماران ناشناس اسير بودم و فراموشكار....
كمي از آن كيك تابوتي را بده....
گهواره اي بماني!

December 25, 2006 at 9:23 PM  
Anonymous Anonymous said...

زرد کهربایی... خوابشم دیگه نمیشه دید، رفیق! یادم باشه یه سی دی بهت یادگاری میدم.

December 26, 2006 at 12:23 AM  
Anonymous Anonymous said...

be che gheymat ... aziz !

2prolong.persianblog.com

December 26, 2006 at 1:07 AM  
Anonymous Anonymous said...

faghat yeki ?! hamisheh haghighat kochik misheh shayad ham be hamon andazeye yek tanabe dar .

December 26, 2006 at 1:09 AM  
Anonymous Anonymous said...

استاده به پا مترسکی ...

December 26, 2006 at 7:07 PM  
Anonymous Anonymous said...

saghfeman kootah,
poshteman guzh,
be donbale darim.


---
to ki hasti? ghazalee

December 27, 2006 at 2:29 AM  

Post a Comment

<< Home